معنی رضا سبحانی
حل جدول
کارگردان فیلم به تهران خوش آمدید
کارگردان فیلم رژیم طلایی
فیلمی از رضا سبحانی
رژیم طلایی
خاک سرد
فرهنگ معین
(سُ) [ع.] (ص نسب.) الهی، خدایی.
مترادف و متضاد زبان فارسی
الهی، ربانی، خدایی، یزدانی،
(متضاد) شیطانی
فرهنگ عمید
الهی، ربانی،
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ فارسی آزاد
سُبحانی، الهی- ربّانی
لغت نامه دهخدا
رضا. [رِ] (اِخ) یا رضای اصفهانی، شیخ نجیب الدین رضا. رجوع به زرگر اصفهانی شود.
رضا. [رِ] (اِخ) یا رضا ملایری، میرزا رضا آریان. از گویندگان قرن چهاردهم هجری بود. رجوع به تذکره ٔ شعرای معاصر اصفهان ص 485 و 486 و فرهنگ سخنوران شود.
رضا. [رِ] (اِخ) یا رضایی نوربخشی یا رضایی طهرانی یا رازی. رجوع به رضایی طهرانی در فرهنگ سخنوران و رضایی (شاه رضا...) شود.
رضا. [رِ] (اِخ) یا رضا اصفهانی، مولانا آقا رضا خلف مولانا محمد گیلانی مشهور به سراب (متوفی در حدود 1135 هَ. ق.). از گویندگان قرن 12 هجری بود. رجوع به تذکره المعاصرین ص 109 و نجوم السماء ص 204 و فرهنگ سخنوران شود.
رضا. [رِ] (اِخ) یا رضا کازرونی، حاج میرزا محمدرضا ملقب به «صدرالسادات ». از گویندگان قرن سیزدهم هجری بود. رجوع به مرآه الفصاحه (حرف «ر») و فرهنگ سخنوران شود.
معادل ابجد
1132